وقتی نیک ترلی در سال ۱۴۰۱ به عنوان رئیس ChatGPT به OpenAI پیوست، وظیفه تجاریسازی تحقیقات شرکت به او سپرده شد. او گامهای بزرگی در جهت این هدف برداشته و این محصول را به ۸۰۰ میلیون کاربر فعال هفتگی رسانده است. اکنون، ترلی میخواهد قدم بزرگتری بردارد: تبدیل ChatGPT به نوع جدیدی از سیستم عامل مملو از برنامههای شخص ثالث.
من این هفته در حومه فورت میسون سان فرانسیسکو، پایگاه نظامی سابق ایالات متحده، جایی که OpenAI سومین کنفرانس سالانه توسعه دهندگان خود را برگزار کرد، با ترلی نشستم تا در مورد دیدگاه او درباره آینده ChatGPT صحبت کنم. متن کامل گفتگوی ما را در پایین این مقاله میتوانید پیدا کنید.
ترلی به من میگوید برای تبدیل ChatGPT به یک سیستم عامل، از مرورگرهای وب الهام میگیرد. در طول دهه گذشته، مرورگرها به نوع جدیدی از سیستم عامل تبدیل شدهاند – نه به معنای واقعی کلمه مانند MacOS یا ویندوز، بلکه به این دلیل که به لطف انواع برنامههای وب، به محل اصلی کار مردم در رایانهها تبدیل شدهاند. ترلی میبیند که ChatGPT به روشی مشابه تکامل مییابد: پلتفرمی که میتواند نحوه تعامل افراد با نرمافزار را تغییر دهد.
گزارش شده که OpenAI در حال توسعه یک مرورگر نیز هست. ترلی این موضوع را تأیید یا رد نمیکند، اما میگوید مرورگرها “واقعاً جالب” هستند. این شرکت همچنین با جانی آیو و تیمی از طراحان قدیمی اپل روی مجموعهای از دستگاههای سختافزاری کار میکند. با توجه به این تلاشها، به راحتی میتوان فهمید که چگونه یک سیستم عامل ChatGPT پر از برنامهها میتواند به یک جزء اصلی از اکوسیستم مصرفکننده OpenAI تبدیل شود.
OpenAI مدتی است که این ایده را دنبال میکند. در سال ۱۴۰۲، این شرکت مجموعهای از تلاشهای “فروشگاه برنامه هوش مصنوعی” مانند پلاگینهای ChatGPT و فروشگاه GPT را راهاندازی کرد. این محصولات دقیقاً موفقیتآمیز نبودند، اما به نظر میرسد OpenAI این بار رویکرد بهتری دارد.
راهاندازی برنامهها با تمایل OpenAI برای تبدیل ChatGPT به یک مقصد تجارت الکترونیک همسو است. برنامههایی از Expedia، DoorDash و Uber میتواند منجر به معاملات بیشتر در ChatGPT شود، چیزی که OpenAI اکنون میتواند آن را تسهیل کند و بخشی از درآمد حاصل از آن را به دست آورد. داشتن یک محصول برجسته در ChatGPT میتواند منبع اصلی کسبوکار برای اشخاص ثالث و OpenAI باشد.
این ممکن است قانعکنندهترین پیشنهاد OpenAI به توسعهدهندگان باشد. اشخاص ثالث اکنون میتوانند در طول مکالمات روزمره خود به ۸۰۰ میلیون کاربر ChatGPT دسترسی داشته باشند. برنامهها بخشی از تجربه اصلی ChatGPT هستند، نه در یک فروشگاه جداگانه ویجت. توسعهدهندگان همچنین میتوانند تجربیات تعاملی بیشتری را در ChatGPT ایجاد کنند، فراتر از رباتهای گفتگو که به دادههای شرکت خود متصل هستند.
با این حال، کسب و کار اجرای یک سیستم عامل با مشکلات زیادی نیز همراه است، مانند نحوه تبلیغ برخی از برنامهها نسبت به سایرین. ترلی میگوید OpenAI این موضوع را رد نمیکند که به برخی از شرکتها اجازه دهد برای داشتن جایگاه ترجیحی در ChatGPT هزینه پرداخت کنند، اما این شرکت در حال بررسی این موضوع است که چگونه این کار را بدون آسیب رساندن به تجربه کاربر انجام دهد.
توسعه دهندگان شخص ثالث نیز احتمالاً خواهان دسترسی به دادههای کاربر ChatGPT هستند. OpenAI در مجموعهای از دستورالعملها میگوید که توسعه دهندگان برنامه باید “فقط حداقل دادههای مورد نیاز برای انجام عملکرد ابزار را جمع آوری کنند”، اما مشخص نیست که این در عمل به چه معناست. ترلی میگوید OpenAI ممکن است ویژگیهای جدیدی را ایجاد کند – مانند یک حافظه پارتیشنبندی شده در ChatGPT – که میتواند به کاربران اجازه دهد تا دسترسی دقیق به دادهها را به توسعه دهندگان بدهند.
یکی از نظرات برجسته از گفتگوی ما این بود که ترلی چگونه ChatGPT را به عنوان “وسیله تحویل” برای ماموریت غیرانتفاعی OpenAI میبیند: توسعه و توزیع هوش مصنوعی عمومی (AGI) – سیستمهای هوش مصنوعی بسیار خودمختار – به گونهای که به نفع بشریت باشد. برخی از محققان OpenAI نگران این هستند که کسب و کار مصرفکننده شرکت بتواند بر ماموریت غیرانتفاعی آن غلبه کند. اما به گفته ترلی، ChatGPT نحوه توزیع AGI به تودهها توسط OpenAI خواهد بود. این چطور است برای یک چرخش؟
در اینجا گفتگوی من با نیک ترلی، رئیس ChatGPT، آمده است که برای وضوح و اختصار ویرایش شده است. سوالات من پررنگ هستند، پاسخ های او نیستند.

ماکسول زف: چگونه به ChatGPT به عنوان بستری برای سایر شرکتها فکر میکنید؟
نیک ترلی: من فکر میکنم ما در چند سال آینده به ChatGPT نگاه خواهیم کرد و احساس خواهیم کرد که محصول فعلی در دوران خط فرمان است. این واقعاً قدرتمند است، اما فاقد چیزی بسیار مهم است که آن هم، راهنمایی و دستورالعمل است.
در دنیای سیستم عامل کلاسیک، این موضوع واضح است. ما ترجیح میدهیم به مک یا ویندوز برویم و برنامهها را باز کنیم، به جای اینکه تمام دستورات را به خاطر بسپاریم. برای من عجیب است که ما این محصول را با این شکل ظاهری به ۸۰۰ میلیون کاربر فعال هفتگی رساندهایم. این یک دسته بندی عجیب و سخت برای رشد است، و با این حال به سرعت در حال رشد است.
تکاملی که ما در تلاش هستیم در چند سال آینده ایجاد کنیم، تکاملی است که در آن خود ChatGPT بیشتر شبیه یک سیستم عامل است که در آن میتوانید بیایید و از برنامهها استفاده کنید. اگر میخواهید بنویسید، یک برنامه برای آن وجود دارد. اگر میخواهید کدنویسی کنید، یک برنامه برای آن وجود دارد. اگر میخواهید با کالاها و خدمات تعامل داشته باشید، برنامههایی برای شما وجود دارد.
اما ما نمیتوانیم همه چیز را خودمان بسازیم. ما یک سرویس پخش موسیقی نخواهیم داشت، یا کاتالوگ مواد آموزشی Coursera را تکرار نخواهیم کرد. ما وارد کسب و کاری که Expedia و Booking.com در آن هستند، نخواهیم شد. و به همین دلیل، مشارکت منطقی است.
همچنین یک نسل کامل از برنامهها وجود دارد که مردم قصد دارند بسازند که قبلاً امکان پذیر نبود. Ubers of the world فقط به دلیل پلتفرم تلفن همراه وجود دارد، و من واقعاً در مورد اینکه آنها برای ChatGPT چه میتوانند باشند، هیجان زده هستم.
ما همچنین میخواهیم به توسعهدهندگانی که از ابتدا با ما بودهاند، دسترسی به ۸۰۰ میلیون کاربر هفتگی ChatGPT را بدهیم. اگر آنها بتوانند ChatGPT را ارتقا دهند و کسب و کارهای واقعی را بر روی آن بسازند، برندگان بیشتری در اکوسیستم ایجاد میکند.
هنگام ساخت ChatGPT از کجا الهام میگیرید؟
شما نمیتوانید به یک نقطه بروید. من اغلب به داوطلبان شغلی میگویم که باید تفکر اصولی داشته باشند، و اگر بخواهند نمایشی را اجرا کنند که در متا یا گوگل دیدهاند، در واقع رقبایی برای کپی کردن نخواهید داشت. وقتی صحبت از [ChatGPT] یا Sora میشود، هیچ سابقه ای وجود ندارد. بنابراین شما باید تشبیهات خود را از مکان های مختلف دریافت کنید.
من فکر میکنم مرورگرها واقعاً جالب هستند زیرا، از جهاتی، آنها در ۱۰ سال گذشته به سیستم عامل تبدیل شدهاند. چه تعداد از ما واقعاً از برنامههای دسکتاپ استفاده میکنیم؟ ممکن است از Excel یا PowerPoint استفاده کنید، اما بیشتر کارهایی که انجام میدهیم در واقع در مرورگر از طریق چیزهایی شبیه به برنامه اتفاق میافتد.
من همچنین مدتی را صرف تماشای تبلیغات اولیه [Apple] PowerBook کردم. این تا حدودی شبیه ChatGPT است که این دستگاهی بود که هیچ کس به طور کامل نمیدانست با آن چه کاری میتوانید انجام دهید. تبلیغات به معنای واقعی کلمه مانند “این یک ماشین حساب است، این یک ساعت زنگ دار است.”
بنابراین هیچ چیز واحدی وجود ندارد که بتوانید به آن نگاه کنید، اما این وظیفه ماست که از تاریخ بیاموزیم. اگر فقط به ۱۰ سال گذشته نگاه کنید، ممکن است چیز مشابهی وجود نداشته باشد.
شما در آنجا به مرورگرها و دستگاهها اشاره کردید. چگونه به گسترش ChatGPT به این اشکال فکر میکنید؟
OpenAI مکانی است که در آن رویاهای بزرگی میبینید. یکی از دستههایی که ما پوشش دادهایم، بهرهوری است که به طور موثر ChatGPT است. اما دستههای محصولی بسیار دیگری وجود دارد که باید ساخته شوند، و همه آنها با هوش مصنوعی تغییر خواهند کرد. سرگرمی یکی از آنهاست، به همین دلیل است که من در مورد Sora هیجان زده هستم. رسانههای اجتماعی یکی دیگر از آنها هستند. بدیهی است که سخت افزار و نقاط دسترسی به اینترنت نیز جالب هستند.
شما واقعاً باید به آنچه که ما میسازیم به عنوان مجموعهای از محصولات و برنامهها فکر کنید که توسط حساب کاربری، شخصیسازی و لایه هویت شما به هم متصل شدهاند. من واقعاً هیجان زده هستم که ما خودمان را محدود نمیکنیم. حتی اگر ما فقط شرکت ChatGPT بودیم، چیزهای بی نهایت برای ساخت وجود داشت، اما جاه طلبی ما در مورد کارهایی که میتوانیم برای مردم انجام دهیم، بسیار فراتر از آن است.
من علاقه مندم که بشنوم چگونه فکر میکنید کسب و کار مصرفکننده OpenAI در ماموریت غیرانتفاعی قرار میگیرد. من شنیدهام که برخی از مردم میگویند کسب و کار مصرفکننده بودجه ماموریت را تامین میکند. شما چگونه آن را میبینید؟
OpenAI که من به آن پیوستم یک آزمایشگاه تحقیقاتی بود که ممکن است یک یا دو نسخه نمایشی را ارسال کند. در واقع، شرح شغل من در آن زمان به این صورت برای من مطرح شد که “کمک به تجاری سازی فناوری OpenAI” – بسیار باز. در آن زمان، این محصول وجود داشت تا تحقیق را زنده کند تا مردم واقعاً آن را درک کنند. من فکر میکنم که این درست بود و هنوز هم درست است، همانطور که میتوانید با Sora ببینید. بهترین راه برای شروع گفتمان اساسی در مورد عظمت یک فناوری، ارسال چیزی است.
سپس ما از آن چارچوب به این سمت رفتیم، خوب، شاید محصول بیشتر از این باشد. شاید محصول در واقع راهی باشد که ما ماموریت را تامین مالی میکنیم. در یک مقطعی، حتی قبل از اینکه من به OpenAI برسم، مشخص شد که همه اینها بسیار گران خواهد بود.
اما پس از ChatGPT، ما شروع به صحبت در مورد آن به کمی متفاوت کردیم. ماموریت ما این است که اطمینان حاصل کنیم که AGI به نفع همه بشریت است و به دست مردم میرسد. اگر این را با این بینش ترکیب کنید که AGI احتمالاً این لحظه واحد در زمان نیست، بلکه یک چیز تدریجی است، باید به محصول به عنوان وسیله تحویل ماموریت فکر کنید. این راهی است که شما در واقع به مردم در عمل سود میرسانید.
اگر نگاهی به کارهایی که این ۸۰۰ میلیون نفر هر هفته انجام میدهند بیندازید، ChatGPT به آنها کمک میکند تا به اهداف خود برسند. نمیدانم آیا آن مردی را در سخنرانی اصلی دیدید که در سن ۸۹ سالگی کدنویسی را به خود آموخت؟ این برای من دیوانه کننده است. من با کاربران ChatGPT صحبت میکنم که به کودکان اوتیسم خود با مدل سازی تعاملات اجتماعی کمک میکنند. من با افرادی صحبت میکنم که به طور کامل در یک زبان بر اساس کاری که با ChatGPT انجام میدهند، خودآموز هستند. مثل اینکه، این ماموریت است.
من فکر نمیکنم عادلانه باشد که در مورد کسب و کار مصرفکننده به عنوان یک وسیله تامین مالی صحبت کنیم. بلکه، این بیان است. این یکی از راههایی است که OpenAI از زمان پیوستن من، حداقل برای من، تکامل یافته است.
بیایید عمیق تر به برنامههایی که امروز اعلام شد بپردازیم. OpenAI گفته است که اشخاص ثالث فقط میتوانند “حداقل مقدار داده” را برای اجرای یک برنامه در ChatGPT دریافت کنند. چگونه به حریم خصوصی کاربر فکر میکنید؟
از روز اول، ما از توسعه دهندگان میخواهیم که اطلاعاتی را که درخواست میکنند، برای کاربران فاش کنند. ما همچنین فقط اجازه میدهیم [برنامهها] زنده شوند اگر در دادههایی که درخواست میکنند منطقی باشند. ما دستورالعملهای توسعه دهنده خود را [در زمان راه اندازی] منتشر کردیم تا مردم وقتی برنامه آنها را رد میکنیم به دلیل اینکه با موضع ما در مورد حریم خصوصی مطابقت ندارد، غافلگیر نشوند.
در ماه آینده، ما میخواهیم راههایی را برای کاربران ایجاد کنیم تا دسترسی دقیق به توسعه دهندگان بدهند. من فکر میکنم اپل در این زمینه کار فوق العاده ای انجام داده است، جایی که میتوانید دادهها را فقط این بار یا همیشه به اشتراک بگذارید و غیره.
برای انجام این کار به خوبی، ممکن است به مفهومی از یک حافظه پارتیشنبندی شده در ChatGPT نیاز داشته باشیم، که ما هنوز در حال فکر کردن در مورد آن هستیم. اما ما واقعاً در مورد این ایده هیجان زده هستیم زیرا ممکن است بخواهید مکالمات خاصی، مانند سلامتی، را از سایرین، مانند موسیقی، جدا نگه دارید. کاربران ممکن است بخواهند یکی را با یک برنامه به اشتراک بگذارند، اما دیگری را نه. بنابراین ما به زودی چیزهای بیشتری برای به اشتراک گذاشتن خواهیم داشت، زیرا در واقع یک چالش تحقیقاتی و مهندسی ترکیبی برای انجام این کار به خوبی است.
چیزی که برای ما غیرقابل انکار است، شفافیت است. ما میخواهیم کاربران، در تمام نقاط، درک کنند که چه دادههایی ممکن است به یک شخص ثالث منتقل شود، اما کنترلها با گذشت زمان و با ایجاد آنها به دست میآیند.
DoorDash و Instacart دو شرکتی هستند که به زودی برنامههایی در ChatGPT خواهند داشت. اگر بخواهم مقداری تنقلات سفارش دهم، ChatGPT از کجا میداند به کدام یک مراجعه کند؟
این سوال کلاسیک است. بهترین راه برای شروع این است که هر دو را به آنها نشان دهید. اگر قبلاً از یکی از آنها استفاده کردهاید، ما آن را در اولویت قرار میدهیم. اگر از هر دو استفاده کردهاید، میپرسیم کدام یک را ترجیح میدهید. ما میتوانیم با گذشت زمان پیچیدهتر شویم. میتوانید تصور کنید که یکی از این برنامهها بسیار با کیفیت تر از دیگری باشد. شاید دلیلی برای اولویت دادن به یکی نسبت به دیگری وجود داشته باشد.
ما چندین شریک در دستههای محصول مشابه داریم. من فکر میکنم محترمانهترین و محترمانهترین راه برای رسیدگی به این موضوع، ارائه هر دو برنامه است.
آیا به این فکر میکنید که به شرکتها اجازه دهید برای داشتن جایگاه ترجیحی در ChatGPT هزینه پرداخت کنند؟
این یکی از چیزهایی است که ما امیدواریم با توسعه دهندگان در مورد آن کشف کنیم. این معامله وجود دارد. میتوانید سعی کنید همه چیز را از قبل بفهمید و آن را با اعلامیه منتشر کنید، اما این احتمالاً به این معنی است که با افراد زیادی صحبت نکردهاید. یا میتوانید آن را به تاخیر بیندازید، که به این معنی است که همه سوال میپرسند و دقیقاً نمیدانند چه اتفاقی میافتد، اما به ما این امکان را میدهد که در واقع درگیر شویم.
ما دومی را انتخاب کردیم فقط به این دلیل که میدانیم ساخت این اکوسیستم یک بازی طولانی مدت خواهد بود. این در روز اول اتفاق نخواهد افتاد، و بنابراین بهتر است در مورد اینکه چه نوع مکانیسمهای توزیعی منصفانه هستند و چه نیستند، متفکر باشیم.
در پایان روز، ما یک تجربه کاربری عالی میخواهیم. بنابراین اگر این منجر به [ظاهر شدن] برنامههایی شود که برای کاربر نامربوط هستند، فکر نمیکنم آن را دوست داشته باشیم. اگر این اهرمی بود که به ما کمک میکرد برنامههایی را که واقعاً جدی هستند در اولویت قرار دهیم، زیرا آنها به وضوح در تلاش برای سرمایه گذاری در معرض دید هستند، میتواند چیز خوبی باشد. ما تا به امروز هیچ دیدگاهی نداریم. این قطعاً چیزی است که با شرکای مختلف مطرح شده است.