درست در جنوب سئول، در شهر سئونگنام، مکانی قرار دارد که بسیاری آن را “سیلیکون ولی کره جنوبی” مینامند: مجموعه فناوری گستردهای که به نام دره فناوری پانگیو (PTV) شناخته میشود و تنها ۱۵ دقیقه با مترو از گانگنام فاصله دارد، گانگنام بیشتر به خاطر بوتیکهای لوکس، آژانسهای کی-پاپ و زندگی شبانه نئونی در سئول مشهور است.
این توسعه ۶۶۱۰۰۰ متر مربعی از زمان آغاز به کار در سال ۱۳۸۹، به یکی از مهمترین مراکز نوآوری کشور تبدیل شده است. این منطقه محل استقرار بیش از ۱۸۰۰ استارتاپ، مرکز تحقیقاتی و شرکت فناوری جهانی است که همگی در منطقهای متمرکز شدهاند که بیشتر شبیه یک آزمایشگاه برای آینده کره جنوبی است تا حومهای از سئول.
نامهای بزرگی در دره فناوری پانگیو به چشم میخورند، از جمله Naver، که اغلب به عنوان گوگل کره توصیف میشود، و Kakao، اپلیکیشن همهکاره این کشور. غولهای بازیسازی Nexon و NCSoft در کنار صنایع سنگینی مانند کشتیسازی HD Hyundai و پیشگام امنیت سایبری AhnLab، این منطقه را رونق بخشیدهاند. Samsung Electronics، غول نیمهرسانا SK Hynix و بخش خودروهای خودران Hyundai یعنی 42dot نیز حضور قابل توجهی در این منطقه دارند. با این حال، با وجود این تمرکز استعداد و سرمایه فناوری، فعالان صنعت این سوال را مطرح میکنند که آیا پانگیو واقعاً شایسته مقایسه با سیلیکون ولی است یا خیر.
هیونگچول چوی، مدیرعامل Portologics، که پنج سال پیش شرکت خود را در این منطقه تاسیس کرد، میگوید: «پانگیو قطعاً متمرکزترین مرکز کره جنوبی برای نرمافزار، بازی، پلتفرمها و هوش مصنوعی است.» اما او نسبت به برچسب سیلیکون ولی تردید دارد. «این نام مستعار مناسب است، اما نباید در مورد نفوذ جهانی خود اغراق کنیم. سیلیکون ولی فقط در مورد تراکم جمعیت نیست، بلکه بر پایه دههها جریان سرمایه بینالمللی، فرهنگ ریسکپذیری و توانایی جذب استعدادها در سراسر جهان بنا شده است. ما هنوز به آنجا نرسیدهایم.»
آمارها این ارزیابی محتاطانهتر را تأیید میکنند. طبق وبسایت رسمی PTV، تا یک سال پیش، دره فناوری پانگیو عمدتاً محل استقرار شرکتهای کوچکتر بود، به طوری که تقریباً ۹۱.۵ درصد از شرکتهای آن مشاغل کوچک و متوسط بودند و فناوریهای بزرگ تنها ۳.۶ درصد و ۴.۹ درصد باقیمانده را سازمانهای دولتی یا عمومی تشکیل میدادند.
جنیس سا، مدیر Z Venture Capital، که بیش از یک دهه است در پانگیو کار میکند، معتقد است که نفوذ این منطقه در حال کاهش است.
او میگوید: «با وجود غولهایی مانند Kakao، Naver، Nexon و NCSoft در یک مکان، عنوان “سیلیکون ولی کره جنوبی” برای PTV هنوز منطقی است.» اما سا معتقد است که در مقایسه با ده سال پیش، این منطقه به عنوان قطب فناوری اصلی کشور، چندان هم مسلط به نظر نمیرسد. او میگوید: «در آن زمان، استارتاپها به سمت پانگیو هجوم میآوردند. امروزه، بسیاری از آنها به گانگنام [در سئول] باز میگردند.» او اضافه میکند که دلایل آن به استعداد و سرمایه برمیگردد. «توسعهدهندگان و مهندسان جوان هنوز به سمت گانگنام گرایش دارند و بیشتر شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر در امتداد خیابان تهران، راهروی اصلی فناوری شهر که مملو از استارتاپها، دفاتر فناوری بزرگ و سرمایهگذاران است، متمرکز شدهاند. برای استخدام و جمعآوری سرمایه، گانگنام انتخاب آسانتری است.»
این مهاجرت منعکسکننده یک چالش بزرگتر است. سا خاطرنشان کرد که برای شرکتهای بزرگی که با اجارهنامههای بلندمدت با مشوقهای مالیاتی گره خوردهاند، حضور در پانگیو چندان مشکلی ندارد. اما برای استارتاپهایی که برای جذب استعدادها رقابت میکنند، این مکان میتواند یک چالش بزرگتر باشد. پانگیو ممکن است تنها یک سواری کوتاه از گانگنام باشد، اما هنوز در استان گیونگی قرار دارد، نه سئول. و از آنجایی که برنامههای پشتیبانی دولتی اغلب به حوزههای قضایی محلی مرتبط هستند، سئول در نهایت زیرساختهای استارتاپی فعالتر و ابتکارات جهانی قویتری دارد.
یکی از فعالان یک شرکت فناوری مستقر در پانگیو، که خواست نامش فاش نشود، دیدگاه مشابهی را به اشتراک گذاشت. پانگیو با وجود شرکتهای فناوری بسیار زیاد در یک مکان، فرهنگی را توسعه داده است که به طور طبیعی به سمت این صنعت گرایش دارد. او گفت: «وقتی در اینجا در زمینه فناوری کار میکنید، همکاری آسانتر است – همه در همین نزدیکی هستند.» اما سئول «متنوعتر است. به عنوان مثال، Yeouido وال استریت کره است که برای شرکتهای فینتک عالی است، در حالی که گانگنام استارتاپهای مختلفی را جذب میکند.»
سوال بزرگتر این است که آیا استارتاپهای کرهای، صرف نظر از موقعیت مکانی، میتوانند در سطح جهانی رقابت کنند یا خیر. با اشباع شدن بازار داخلی، دولت و سرمایهگذاران خصوصی شرکتها را به گسترش بینالمللی تشویق میکنند. با این حال، داستانهای موفقیت چشمگیر همچنان دست نیافتنی هستند.
یک سرمایهگذار Kakao Ventures تفاوتهای فرهنگی را برجسته میکند که ممکن است این شکاف را توضیح دهد. این سرمایهگذار گفت: «استارتاپهای آمریکایی تمایل دارند خیلی سریعتر موفق شوند – و شکست بخورند – که این امر باعث آزمایشهای مداوم و نرخ بالای جابجایی استعدادها میشود. سرعت بزرگترین نقطه قوت یک استارتاپ است، بنابراین من سعی میکنم مکالمات باز با بنیانگذاران در مورد چگونگی تبدیل شکست به فرصت داشته باشم.»
این سرمایهگذار میگوید داستانسرایی چالش دیگری است. «بسیاری از بنیانگذاران کرهای در اعداد و استراتژی تیزهوش هستند، اما در یک سوال سادهتر دچار مشکل میشوند: داستان شما چیست؟ تجارت هنوز هم در مورد ارتباط افراد با افراد است. بدون یک روایت واضح و معتبر از اینکه چرا شما و تیمتان افراد مناسبی هستید، برجسته شدن دشوار است. و از آنجایی که بسیاری از قبل مهارتهای قوی را به همراه دارند، آن داستان شخصی اهمیت بیشتری پیدا میکند.»
چوی با وجود چالشها، دلیلی برای خوشبینی میبیند. این صحنه، جسارت بنیانگذاران جاهطلب را با نفوذ ثابت شرکتهای بزرگ فناوری کرهای، که در آن ثبات و مزایا هنوز مهم هستند، ترکیب میکند. «برخلاف ایالات متحده، جایی که بنیانگذاران اغلب به سرعت به سمت ریسک میروند و تغییر جهت میدهند، استارتاپها در اینجا تمایل دارند جاهطلبی را با نظم و انضباط متعادل کنند – قبل از رفتن به خارج از کشور، در داخل کشور اثبات کنند. نتیجه مهندسی قابل اعتماد است، اما بدون همان انرژی “سریع حرکت کن، همه چیز را بشکن” که سیلیکون ولی را تعریف میکند.»
چوی مشاهده کرد که پانگیو همچنین در حال حرکت فراتر از بازی و پلتفرمها به سمت هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی و فناوریهای پیشرفته است و دولتها در پردیسهای استارتاپی و برنامههای مقیاسبندی سرمایهگذاری میکنند.
او میگوید آزمون واقعی اکنون کمتر در مورد رشد محلی و بیشتر در مورد اثبات موفقیت جهانی است – شرکتهای تکشاخ، خروجهای فرامرزی و جریانهای ثابت استعدادها.
«چه چیزی مانع از جهانی شدن استارتاپهای کرهای میشود؟ سه عامل کلیدی عبارتند از کوچک بودن بازار داخلی، ارتباطات ضعیفتر با سرمایهگذاران جهانی و موانع زبانی یا نظارتی که اصطکاک بیشتری ایجاد میکنند. چوی گفت: شکستن این موانع به چیزی بیش از جاهطلبی نیاز دارد. بلکه به شرکای جهانی اولیه، منابع عمدی برای ورود به بازار و رهبرانی نیاز دارد که از همان ابتدا به فرامرزی فکر کنند.»
با این حال، عامل چهارم – توانایی آنها در گفتن داستانهای جذاب به جهان – نیز ممکن است بزرگترین تفاوت بین باقی ماندن به عنوان یک مرکز فناوری منطقهای و تبدیل شدن به یک مرکز نوآوری جهانی واقعی باشد.
منبع : techcrunch.com