کوین هارتز معمولاً جزو اولین نفراتی است که وارد یک حوزه میشود. در سال ۱۳۸۰، او شرکت Xoom را تأسیس کرد، زمانی که انتقال پول به خارج از کشور به معنای ایستادن در صف وسترن یونیون بود. در سال ۱۳۹۲، این شرکت وارد بورس شد و در سال ۱۳۹۴، پی پال با پرداخت ۱.۱ میلیارد دلار آن را خرید. چهار سال پس از راهاندازی Xoom، او شرکت Eventbrite را تأسیس کرد که در سال ۱۳۹۷ وارد بورس شد و خرید بلیط رویدادها را به کاری تبدیل کرد که بدون اینکه بخواهید لپتاپ خود را در اقیانوس پرتاب کنید، میتوانید انجام دهید.
هارتز پس از مدتی فعالیت در Founders Fund، شرکت سرمایهگذاری خود به نام A* Capital (اشارهای به یک الگوریتم علوم کامپیوتر) را تأسیس کرد و سپس در سال ۱۳۹۹، قبل از اینکه همهگیر شود، روند دیگری را شناسایی کرد: رونق SPACها. شرکت سهامی خاص او، “one”، شرکت چاپ سهبعدی Markforged را در یک ادغام معکوس ۲.۱ میلیارد دلاری در سال ۱۴۰۰ بلعید، درست زمانی که ناگهان همه سرمایهداران در سیلیکون ولی تصمیم گرفتند SPACها آینده هستند.
اکنون هارتز به سراغ موضوع بعدی خود رفته است: بنیانگذاران نوجوان، نه به عنوان یک آزمایش اجتماعی، بلکه به عنوان یک تز سرمایهگذاری برنامهریزینشده. شرکت او اخیراً چکی را به Aaru، یک موتور پیشبینی مبتنی بر هوش مصنوعی که یکی از بنیانگذارانش در آن زمان برای گرفتن گواهینامه رانندگی خیلی جوان بود، پرداخت کرده است. هارتز به هیچ وجه در این زمینه تنها نیست. جنبش ترک تحصیل و ساختن، که بیشتر به واسطه بنیانگذارانی مانند استیو جابز، بیل گیتس و مارک زاکربرگ مشهور شده است، در حال تبدیل شدن به یک انتخاب سبک زندگی استاندارد برای نوع خاصی از کودکان بلندپرواز است.
کوری لوی را در نظر بگیرید که در حالی که هنوز در دبیرستان بود، در Founders Fund، Union Square Ventures و Techstars کارآموزی میکرد و سپس پس از سال اول تحصیل، دانشگاه ایلینوی را رها کرد. امروزه او Z Fellows را اداره میکند، یک شتابدهنده یک هفتهای که به بنیانگذاران فنی – حتی دانشآموزان دبیرستانی – کمکهزینه ۱۰،۰۰۰ دلاری میدهد. زمانی که لوی یک دهه پیش ترک تحصیل کرد، Thiel Fellowship یک ایده جدید و رادیکال بود. او به Business Insider در بهار گذشته گفت: “اکنون، «جامعه ترک تحصیلکردهها در بالاترین حد خود قرار دارد. در یک شام گروهی بزرگ با ۱۵ یا ۲۰ نفر، به دور میز نگاه میکنیم و هیچکس مدرک دانشگاهی ندارد.”
این موضوع به اندازهای “جا افتاده” است که شتابدهنده Y Combinator، که از همان ابتدا به طور پنهانی فرهنگ ترک تحصیل را تقویت کرده است، اخیراً برنامهای را راهاندازی کرده است که برای دانشجویانی طراحی شده است که میخواهند شرکتهایی را راهاندازی کنند اما نمیخواهند ترک تحصیل کنند. این برنامه به آنها اجازه میدهد تا در حالی که هنوز در مدرسه هستند، درخواست دهند، بلافاصله پذیرفته و تامین مالی شوند و شرکت خود در YC را تا بعد از فارغالتحصیلی به تعویق بیندازند. (این حرکت برای YC، که به ضد فرهنگ بودن معروف است، بسیار مناسب است.)
طبیعتاً، خبرنگار این روند را پوشش داده است. اما برای کسب اطلاعات بیشتر، با هارتز در رویداد StrictlyVC در نمایشگاه Disrupt خبرنگار در سانفرانسیسکو در روز دوشنبه، ۵ آبان دیدار خواهم داشت. (هارتز روز سهشنبه، ۶ آبان صحبت خواهد کرد.)
در این میان، در اینجا گزیدههایی از گفتگویی که روز جمعه داشتیم آورده شده است، جایی که شروع به بررسی موضوع کردیم:
خبرنگار: ما همیشه شاهد راهاندازی شرکتها توسط نوجوانان بودهایم، اما قطعاً به نظر میرسد که بیشتر از هر زمان دیگری شاهد آن هستیم و شما به من میگویید که این موضوع در پشت صحنه نیز صادق است. به نظر شما دلیل آن چیست؟
کوین هارتز: شما این بچههای واقعاً باهوش را پیدا میکنید که در مدرسه بسیار بیحوصله هستند. من کلاسهای دانشجویان سال اول یا دوم استنفورد را میبینم که در این دسته قرار میگیرند – آنها کاملاً بیحوصله بودند، برخی در نهایت در خانه تحصیل کردند و فقط پیشرفت کردند. حتی در برترین دانشگاهها، آنها هنوز هم میروند و با اشتیاق به ساختن، یادگیری و پیشرفت، ترک تحصیل میکنند. ما یک شرکت داشتیم که بنیانگذاران آن ۱۸، ۱۸ و ۱۵ ساله بودند. فکر میکنم مدیر ارشد فناوری احتمالاً اکنون ۱۶ ساله است، اما در زمانی که ما از آنها پشتیبانی کردیم ۱۵ ساله بود. اما این واقعاً غیرمعمول نیست.
Z Fellows در مقایسه با Thiel Fellowship که سالها پیش توسط پیتر تیل راهاندازی شد، چگونه است؟
این دو بسیار مشابه هستند. تفاوت در این است که Thiel Fellowship یک سازمان غیرانتفاعی است و – من از طرفداران بزرگ پیتر هستم – اما به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی، شاید آنقدرها هم سخت تلاش نکنید. کوری [در چند سال گذشته] فقط [بیرون] Z Fellows را ساخته است و این یک برنامه واقعاً عالی است. این دوباره همان موضوعی است که پیتر از منحنی جلوتر است و ارزش کنایهآمیز ارائه پول برای ترک تحصیل را میبیند. این پدیده در حال رشد و ساختن است و چه کسی میداند تا کجا ادامه خواهد داشت، به خصوص با هزینه دانشگاهها و آنچه بسیاری از مردم به عنوان یک محیط سمی در دانشگاهها با مدیریت ضعیف میبینند. همه اینها باعث میشود نوجوانان بپرسند: “چرا من فقط ترک تحصیل نکنم و نسازم؟”
آیا Z Fellows در شرکتها سهام میگیرد؟
آنها یک چک بسیار کوچک – ۱۰،۰۰۰ دلار – ارائه میدهند. سپس یک صندوق وجود دارد که در مراحل بعدی از افراد حمایت میکنند. اما این بیشتر یک قطعه اولیه ۱۰،۰۰۰ دلاری بدون تعهد است. فکر میکنم کوری چند نفر را انتخاب میکند تا ۱۰۰ هزار دلار در [دورهای] پیش بذری نیز سرمایهگذاری کند.
نظر شما در مورد آماری که میبینیم، در رابطه با عدم توانایی کودکان در یافتن شغل پس از مدرسه چیست؟ من فکر میکنم بخشی از این ناشی از این واقعیت است که حتی اگر فارغالتحصیل شوید، ممکن است شغلی در انتظار شما نباشد.
پدیده دیگری نیز در حال وقوع است – این چرخشی که قرار است در سالهای ۱۴۰۵ یا ۱۴۰۶ رخ دهد که در آن تعداد 1099s بیشتر از W-2s خواهد بود. این فقط به این معنی است که ۳۰ سال پیش، مردم برای شرکتهای بزرگ مانند نستله یا مککینزی یا آیبیام کار میکردند. اکنون آنها برای خودشان کار میکنند. آنها ارز دیجیتال معامله میکنند یا کسبوکارهای خود را میسازند. این نشاندهنده فردگرایی آمریکایی است. تقریباً انگار ایالات متحده وارد سرعت فوقالعاده کارآفرینی میشود.
من فکر میکنم به این دلیل است که مردم میخواهند شرکتهایی را راهاندازی کنند، اما همچنین فکر میکنم که به طور فزایندهای، مردم باید شرکتهایی را راهاندازی کنند زیرا به دلیل کاراییهای حاصل از هوش مصنوعی و غیره از نقشهای خود کنار گذاشته میشوند.
پل گراهام سالها پیش چیزی گفت که همیشه در ذهن من مانده است، اینکه وقتی استارتآپ یک بنیانگذار جوان به موفقیت میرسد، هم خوب است و هم بد، زیرا زندگی آنها را تسخیر میکند. شما یک کارآفرین جوان بودید. نظر شما در مورد سرمایهگذاری در یک نوجوان ۱۵ ساله چیست، با دانستن اینکه ممکن است شرکت او واقعاً خوب عمل کند و این شخص هرگز نتواند تجربهای را که بیشتر افراد ۱۵، ۱۶، ۱۷ ساله به دست میآورند، تجربه کند؟
من این را تجربهای هیجانانگیز دیدم، اما با چالشهای دردناکی همراه بود. همه چیز را تشدید میکند. و این نکته خوبی است. [هفده] سنی است که تفنگداران دریایی را به جنگ میفرستند زیرا بیباک هستند. شاید چیزی در مورد این سن وجود دارد که مردم بسیار سختکوش هستند. اما من تعجب میکنم که آیا با توجه به تازگی این پدیده، درک پیامدهای آن خیلی زود است یا خیر.
ما درست در ابتدای چیزی هستیم که من آن را یک چرخه فوقالعاده گسترش در فناوری مینامم، با هوش مصنوعی و هر چیز دیگری – به ویژه هوش مصنوعی. ما در مراحل اولیه هستیم. شما OpenAI و Anthropic را دارید که در بخش مدل بنیادی به طرز باورنکردنی سریع رشد میکنند. اکنون همه ما شروع به کار بر روی لایههای کاربردی میکنیم. شما کمکخلبانهای برنامهنویسی مانند Cognition را دارید و سپس Decagon و Sierra را در فضای CRM هوش مصنوعی دارید. اما هنوز دستههای بسیار دیگری وجود دارد که باید مختل شوند. حتی Sierra و Decagon در مأموریتهای خود بسیار بسیار ابتدایی هستند.
شما دختر دارید. آیا دوست دارید آنها به کالج بروند؟ اگر آنها بگویند: “پدر، من میخواهم اکنون چیزی را شروع کنم و به کالج نروم” چه احساسی خواهید داشت؟
دختر ۱۷ ساله ما اکنون در حال درخواست برای کالج است. او میخواهد تجربه کالج را داشته باشد. او آن طعم زندگی را میخواهد. او هرگز واقعاً آن را زیر سوال نبرد. من سعی کردم تا جایی که میتوانم به او فرصت دهم تا جایگزینها را در نظر بگیرد و همین کار را با دختر ۱۳ سالهمان که نفر بعدی خواهد بود انجام خواهم داد.
از سرمایهگذاریهایی که در سال گذشته انجام دادهاید، به نظر شما چند مورد شامل نوجوانان میشود؟
نزدیک به ۲۰٪.
و دو سال پیش چه میگفتید؟
حدود ۵٪.








