به YC Arena خوش آمدید، که یک باشگاه مبارزه فوق سری برای بنیانگذاران Y Combinator نیست، بلکه مجموعه‌ای از بازی‌ها است که به شما حس مبهمی از اینکه شریک شدن در YC چگونه است، می‌دهد.

بازی YC Partner Simulator در YC Arena که توسط دانشجویی در برلین ساخته شده است، یک ویدیو معرفی عمومی از شرکتی که برای YC درخواست داده است را به همراه سال درخواست آنها به شما نشان می‌دهد. شما روی “پذیرفتن” یا “رد کردن” کلیک می‌کنید و سپس متوجه می‌شوید که آیا شما هم همان انتخاب YC را انجام داده‌اید یا خیر.

Image Credits:YCArena

این کار بسیار سخت‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد. تخمین زده می‌شود که YC حدود 1 درصد از متقاضیان را می‌پذیرد، و در یک نقطه مشخص، مقداری شانس برای جلب توجه یک شریک لازم است – شاید ارائه شما اولین موردی باشد که یک شریک پس از یک استراحت قهوه بسیار انرژی‌بخش تماشا کرده است، یا شاید شرکت شما آخرین ویدیوی لیست است و همه خسته‌اند.

در ابتدای بازی آمده است: «بسیاری از بنیانگذاران رد شده بعداً شرکت‌های فوق‌العاده موفقی را ساختند. “رد شدن به این معنی نیست که هیچی نیست – حتی موفق‌ترین بنیانگذاران نیز چندین بار رد شده‌اند.”

YC Arena بازی‌های دیگری نیز دارد که از شما می‌خواهند نام یک شرکت را با لوگوی آن مطابقت دهید، یا حدس بزنید که یک شرکت بر اساس توضیحاتش در چه سالی YC را انجام داده است (هشدار اسپویل: در سال‌های اخیر هوش مصنوعی بسیار بیشتر شده است). اما بازی YC Partner Simulator جالب‌ترین است زیرا باعث می‌شود با فرآیندهای تصمیم‌گیری خودمان روبرو شویم.

به عنوان یک خبرنگار فناوری، فکر می‌کردم در YC Partner Simulator بسیار خوب خواهم بود. من ممکن است سرمایه‌گذار نباشم، اما می‌دانم غربال کردن یک صندوق ورودی پر از ایده‌های استارت‌آپ و انتخاب آنهایی که کنجکاوی من را برمی‌انگیزند، چگونه است – من در نمایشگاه Startup Battlefield 200 TechCrunch Disrupt با وظیفه شناسایی شرکت‌ها برای مصاحبه و نوشتن درباره آنها، قدم زده‌ام. اما این بازی سخت است. از این گذشته، ما در چارچوب پارامترهای متفاوتی کار می‌کنیم، زیرا ارزش خبری یک شرکت مستقیماً با پتانسیل آن برای کسب سود مرتبط نیست.

(به عنوان مثال: در حالی که این را می‌نویسم، یک حیوان خانگی هوش مصنوعی در دامان من نشسته است که قصد دارم آن را بررسی کنم. آیا حاضرم روی این موضوع که کاسیو از سرمایه‌گذاری لازم برای ایجاد یک Furby پر زرق و برق که با قیمت 430 دلار به فروش می‌رسد، سود کسب خواهد کرد، سرمایه گذاری کنم؟ خیر. آیا انتظار دارم که مقاله‌ای درباره زندگی من با یک حیوان خانگی هوش مصنوعی برای خوانندگان جالب باشد؟ بله.)

اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، این بازی نشان می‌دهد که این فرآیندها چقدر می‌توانند ذهنی باشند. اما پس از اینکه راهنمای درخواست پل گراهام، یکی از بنیانگذاران YC را خواندم، حدس‌های من دقیق‌تر شدند.

گراهام نوشت: «شما باید فوق‌العاده واضح و مختصر باشید. “هر چه برای گفتن دارید، آن را مستقیماً در جمله اول، با ساده‌ترین اصطلاحات به ما بگویید.” (برای ثبت، این توصیه در مورد ایمیل زدن به خبرنگاران نیز صدق می‌کند.)

من دوباره بازی کردم، اما این بار، کمتر به این توجه کردم که شرکت چه چیزی را ارائه می‌کند و بیشتر به این توجه کردم که آنها چقدر سریع می‌توانند آنچه شرکتشان انجام می‌دهد را منتقل کنند. البته، من این استراتژی را برای ارزیابی یک استارت‌آپ در زندگی واقعی توصیه نمی‌کنم (نظر داغ: باید به این اهمیت دهید که یک شرکت چه کاری انجام می‌دهد!)، اما برای اهداف بازی، در نهایت سرنوشت یک شرکت را دقیق‌تر انتخاب کردم.

این احتمالاً یک تصادف نیست. هنگامی که سام آلتمن، بنیانگذار و مدیرعامل OpenAI، رئیس YC بود، در مصاحبه‌ای اظهار داشت که این مرکز رشد فقط 10 دقیقه را صرف بررسی درخواست هر شرکت برای تصمیم‌گیری می‌کند.

آلتمن در سال 1395 گفت: «معلوم شد که در 10 دقیقه، اگر تنها سؤالی که می‌خواهید به آن پاسخ دهید این است که، «آیا این شخص پتانسیل این را دارد که مارک زاکربرگ بعدی باشد؟» … می‌توانید در 10 دقیقه به این سؤال پاسخ دهید. “نه با 100 درصد دقت، بدیهی است، اما به اندازه کافی خوب است که مدل کسب و کار ما کار کند.”

اشتراک‌ها:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *